مسی ایرانی کیست؟ + کلیپ حرکات نمایشی از استعداد ناب ایرانی
به همراه فیلم و عکس / مشخصات بازیکن اردبیلی که مسی ایرانی لقب یافته و باشگاه های بزرگ اروپایی خواهان به خدمت گرفتن او شدند !
فوتبال برتر – امیرحسین حاجی زاده متولد 30 مرداد 83 است و اکنون پشت نیمکت کلاس چهارم دبستان می نشیند. او از شش سالگی به مدرسه فوتبال میرود و از همان روزها هم به قدری با استعداد نشان داده که پدرش تمام بازیهای اورا ضبط میکند.
حرکات پا به توپ امیرحسین که تحسین عادل فردوسیپور را هم به دنبال داشت مورد توجه علی دایی هم قرار گرفته. مهدی شیخلووند مربی او در مدرسه فوتبال این را میگوید و اضافه میکند: «علی آقا حتی گفتند اگر مشکل خروجی نداشته باشد میشود با رایزنی با چند مدرسه فوتبال اروپایی او را به خارج بفرستیم». آنها همین امسال وقتی پرسپولیس در اردوی سرعین بود فیلم 10 دقیقهای حرکات امیرحسین را به علی دایی نشان دادهاند و او قول داده در به ثمر رساندن این استعداد اردبیلی کمک کند. و البته آنچه که در نود دیدیم تنها یک دهم این فیلم بود.
فیلمی که امیرحسین حاجی زاده را جهانی کرد :
نخستین بار برنامه نود { 25 شهریور 92 } فیلمی از حرکات زیبای مسی ایرانی منتشر کرد که بازتاب گسترده ای در سایت های خارجی به خصوص سایت معتبر AS داشت.
برای دیدن و دانلود فیلم به این صفحه بروید .
پیشنهاد باشگاه رئال مادرید به مسی ایرانی :
عادل فردوسیپور در این خصوص گفت «این پدیده که فیلمهایش را پخش کردیم با پیشنهادهای مختلفی روبرو شده است. یکی از این پیشنهادها از رئال مادرید است.
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
بچه ای نزد شیوانا رفت (در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی بود که او را
استاد عشق و معرفت و دانایی می دانستند) و گفت : “مادرم قصد دارد برای
راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم
را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید.”
شیوانا سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دختر
خردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد.
جمعیت زیادی زن بخت برگشته را دوره کرده بودند و کاهن معبد نیز با غرور و
خونسردی روی سنگ بزرگی کنار در معبد نشسته و شاهد ماجرا بود.
شیوانا به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین
بار او را درآغوش می گیرد و می بوسد. اما در عین حال می خواهد کودکش را
بکشد. تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی
دارد…
شیوانا از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند؟
زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که باید عزیزترین پاره وجود خود را
قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه ارزانی
دارد.
شیوانا تبسمی کرد و گفت : “اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست. چون تصمیم به هلاکش گرفته ای!”
“عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصمیم گرفته
ای دختر نازنین ات را بکشی. بت اعظم که احمق نیست. او به تو گفته است که
باید عزیزترین بخش زندگی ات را از بین ببری و اگر تو اشتباهی به جای آن
کاهن دخترت را قربانی کنی هیچ اتفاقی نمی افتد و شاید به خاطر سرپیچی از
دستور بت اعظم بلا و بدبختی هم گریبانت را بگیرد!”
زن اندکی مکث کرد. سپس دست و پای دخترک را باز کرد. او را در آغوش گرفت و
آنگاه در حالی که چاقو را محکم در دست گرفته بود، به سمت پله سنگی معبد
دوید.
اما هیچ اثری از آن کاهن معبد نبود!
می گویند از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را در آن اطراف ندید!
هیچ چیز از این ویرانگرتر نیست که متوجه شویم کسی که به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است …
در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی است و تنها یک گناه و آن جهل است.
به امید آنکه فریب خورده روزگار نباشیم و عملکردمان از روی آگاهی و گواه عقل باشد.
کلمات کلیدی:
میز بزرگ
دریک سازمان میز بزرگ داشتن هنر نیست ، دل بزرگ داشتن هنر است ، چون پشت یک میز هرچه بزرگ باشد یک نفر جای خواهد گرفت ، ولی در درون دل بزرگ ، انسانها که سهل است خدا هم جای می گیرد .
عرش اعلا
کارمندی که به وظیفه اش آشناست برای سازمان یک مزیت محسوب می شود ، کارمندی که صاحب اخلاق نیکوست برای سازمان دو مزیت محسوب می شود ، کارمندی که هنگام کار حضور خداوند را درکنارش احساس می کند سازمان را به عرش اعلامی برد .
مرگ سازمان
سازمانها هم مثل انسانها گاهی مریض می شوند ، بستری می شوند و می میرند ، مرگ سازمان زمانی فرا می رسد که هدف سازمان گم شده باشد .
سرمایه گذاری روی دانایی
سازمانی که برای دانایی افراد سرمایه گذاری می کند ، میوه کار آیی را می چیند ، وسازمانی که برای دانایی افراد سرمایه گذاری نکند چندین برابر بیشتر ، هزینه خطا و اشتباه افراد خودرا پرداخت خواهد کرد .
به جای مشتری
روزی مدیر سازمانی از کارکنان خود خواست که یک دقیقه خودرا به جای ارباب رجوع تصورکنند ، قدری سکوت حاکم شد و بعد از یک دقیقه اتفاق جالبی افتاد ، کارکنان دقیقا احساس یک ارباب رجوع را پیداکرده بودند ، بعد از چند روزی ، چید مان میز ها ، طرز برخورد با مشتریان و در نهایت شیوه ی عملکرد کارکنان عوض شد .
ارزش کارمند
ارزش یک کارمند را موقعیت و پست سازمانی او مشخص نمی کند ، بلکه ارزش هرکارمندی وابسته به میزان رضایتی است که درمشتری ایجاد می کند چون رضایت خالق نیز با رضایت مخلوق به دست می آید .
دوساعت
فرق است بین کارمندی که ارباب رجوع را دوساعت در سازمان سرگردان می کند ، با کارمندی که با یک راهنمایی کوچک کار دوساعت ارباب رجوع را به ده دقیقه تقلیل می دهد.
راز نشاط
پرسیدم : چگونه است که با وجود بیست سال سابقه کار هنوز نشاط اولیه ی کاررا در خودت حفظ کرده ای ؟ لبخندی زد و گفت : هر روز چیز تازه ای را یاد گرفتم ، در محیط کاراجازه گلایه و ناله از زندگی را به خود ندادم ، خنده را روی لبانم نگه داشتم و ارباب رجوع را مهمانی دانستم که حبیب خداست و در حل مشکلات او کوشا بودم .
سه چراغ
وارد اداره ای شدم و چیز جالبی دیدم که تاکنون برای من سابقه نداشت و آن کارتهای رنگی بود که روی سینه کارکنان چسبیده شده بود ، کارت ها به رنگهای سبز ، زرد و قرمز بودند . از کارمندی پرسیدم : منظور شما از نصب این کارت های رنگی برروی سینه چیست ؟ گفت : هرکارتی نشانه ی وضعیت روحی طرف مقابل است ، اگر از کارت سبز استفاده کرد یعنی وضعیت روحی من خوب است و می توانی با من شوخی بکنی ، اگر کارت زرد بر روی سینه داشت یعنی مواظب باش ! و کارت قرمز روی سینه یعنی شوخی ممنوع ، امروز حوصله ندارم .
یادداشت
از کارمندی پرسیدم : بهترین روش برای مدیریت زمان چیست ؟
گفت : یادداشت برداری و نوشتن اولویت های کاری بطور روزانه ، من هرروز صبح شش کار اولویت دارخودم را یادداشت می کنم و هرشب آنها را کنترل می کنم تا ببینم چه تعدا د از کارهایم انجام گرفته است .
نقش های متفاوت
هرکارمندی نقش های زیادی درجامعه ایفا می کند . نقش یک پدر درخانه ، نقش یک شوهر در خانواده ، نقش یک کارمند درسازمان ، نقش یک شهروند در شهر ، نقش یک فرزند برای پدر و مادر ، نقش یک مخلوق برای خالق ، وقتی انسان رمز بندگی را پیدا کرد او پدر ، شوهر ، کارمند ، شهروند ، فرزند و درنهایت بنده ی خوبی برای خالق خواهد بود .
ارتقای شغلی
قانون ارتقای شغلی این است ، ابتدا توانمندی و شایستگی داشت پست و سمت بالارا بدست آوری و سپس از پله های ترقی نردبان بالاروی ، و فقط به خاطر بسپار که در آخر ، نردبان را نیز نینداز ی تا شاید کسی هم مثل تو خواست خودش را بالابکشد .
فکر
درسازمانی که همه افراد آن سازمان یک جور فکر می کنند ، درحقیقت هیچ کس فکر نمی کند ، سازمانهایی که به اندازه ی افراد خود فکر دارند بیشتر از مسائل خود نیز راه حل دارند .
عشق به کار
سازمانی که افراد در آن بخاطر ترس از تنبیه کارمی کنند، شبیه اردوگاه است .
سازمانی که افراد به خاطر پول کار می کنند، شبیه میدان دادو ستد است .
سازمانی که افراد بخاطر عشق کارمی کنند، شبیه یک باغ بهشتی است .
پرسش های خوب
بهترین سازمانها ، آن هایی هستند که افراد را تشویق به پرسیدن سوالات جدید می کنند ، بدترین سازمانها آنهایی هستند که جواب های پنجاه سال پیش را درحل مسائل جدید امتحان می کنند .
تیم فوتبال
هرسازمانی بی شباهت به تیم فوتبال نیست ، همه افراد می دوند تاسازمان گل بزند ، مهم نیست این گل را چه کسی زده است ، مهم این است که افراد خودشان باشند ، ولی از استراتژی تیمی تبعیت کنند ، مدیر همان مربی خارج از میدان است که فقط تیم را هدایت و رهبری می کند نه اینکه خودش در میدان بازی کند.
سازمان ثروتمند
تنها دارایی یک سازمان ، کارمندان با روحیه ، شجاع ، منظم ، مبتکر ، ریسک پذیر و عاشق کاراست ، سازمانی که کارمندانی با مشخصات بالارا داراست (( سازمان ثروتمندی )) است ، اگر چه تشکیلات و تجهیزات چندانی هم نداشته باشد .
سازمان فقیر
سازمانی که افراد آن برای بهبود آن سازمان و بهتر شدن خدمات در آنجا تخیل و آرزویی ندارند جزو فقیرترین سازمانهاست .
تبسم
تبسم یک کارمند به روی ارباب رجوع خرجی ندارد ولی اثر دارد ، اگر باور ندارید ، وقتی به عنوان مشتری به جاهای مختلف مراجعه می کنید ببینید چقدر قیافه ی طرف مقابل دررفتار شما تاثیرخواهد داشت .
انواع سازمانها
پرسیدم : سازمان چندحالت دارد ؟
گفت : سه حالت : جامد ، مایع و گاز
گفتم : مشخصات هرحالت کدام است ؟ گفت :
سازمانهایی که به شکل جامد هستند تغییر نمی کنند ، همیشه ثابت هستند ، سریع می میرند
سازمانهایی که شبیه مایع هستند شکل ظرف مشتری را به خود می گیرند و مشتری مدارهستند .
سازمانهای گازی شکل ، در دنیای اینترنت به صورت مجازی تشکیل می شوند ، بدون اینکه به شکل خاصی و درمکان خاصی باشند.
کلمات کلیدی: