سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در نبودِ برادرتان، به بهترین شکلی که دوستدارید در نبودتان از شما یاد کند، از او یاد کنید . [امام صادق علیه السلام]
کلبه انتظار

پیچیده دوباره عطر نیلوفری ات

یک باغ پر از ترانه ی مادری ات

آنقدر لطیف مثل گل هستی که

پروانه نشسته گوشه ی روسری ات


                ××××

عمریست درختی سر راهت هستم

من شاهد بغض و اشک و آهت هستم

هر قدر دلت خواست برویم بنویس

امروز دگر تخته سیاهت هستم



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/6:: 6:8 عصر     |     () نظر

پول سرویس دور و ور شهر 170000 تومان

پول سرویس مرکز شهر 150000 تومان


پول کتاب های تکمیلی نهم دبیرستان 310000 تومان



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/6:: 5:35 عصر     |     () نظر












 














کلاس پنجم کلاس بندیمون طوری شد که منو سپیده تو یه کلاس نیافتادیم،اینجا بود که من به سپیده خیانت کردمو با سارا دوست شدم.


خودمم میدونم اگه ادامه میدادم یه پا شاعر میشدم!








کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/6:: 5:3 عصر     |     () نظر




بسم الله الرحمن الرحیم


دیدگاه جرم شناسی انتقادی


   دیدگاه جرم شناسی انتقادی تعدادی زیادی از
ایده ها و گرایشهای خاص تحلیلی را در خود پیوند داده است. چنانکه از ویژگی اصلی
این دیدگاه این است که موضع مخالف با دو محور زیر دارد: نخست؛ با بخش عمده ای از
آثار متعلق به قلمرو متعارف جرم شناسی و دوم؛ با بسیاری از سیاست پردازی های معاصر
در قلمرو نظام جزای. به عبارت دیگر مشخصه اصلی این دیدگاه این است که این نظریه یگ
جایگاه مخالف در رابطه با اکثر نوشته های جرم شناسی متداول و نیز بسیاری از تحولات
سیاست گذاری معاصر در زمینه های عدالت کیفری رادارا می باشد. از نظر سیاسی این
دیدگاه دارای یک جهت گیری قوی سوسیالیستی می باشد تایگ جهت گیری اصلاح گرایانه
لیبرال. موضوع اصلی این نظریه و تآکید آن این است که نظام سرمایه داری(کاپیتالیسم)
علت اصلی و اساسی در بوجود آوردن جرم و هم چنان واکنش نشان دادن در برابر آن است.


   دیدگاه جرم شناسی انتقادی را می توان تجلی
تحول دیگر از گرایش های کلی و رادیکال موجود در محدوده جرم شناسی دانست. این
دیدگاه بر شالوده ای مفاهیم بنیادین و دغدغه های راه بردی دو دیدگاه مارکسیسم و
فیمینسم تکیه دارد واین کار را از منظری به بحث گرفته است که بصورت کلی می توان آنرا
نوعی موضع ضد سرمایه داری قلمداد کرد. باید تذکر داد که بسیاری از نویسندگان واژه
جرم شناسی انتقادی را به معنای وسیعی از موضع گیریهای نظری وسیاسی استعمال کرده
اند. چنانکه در برخی موارد هرگونه نقد درباره نظام های جزای که از سوی هر موضع
سیاسی مطرح میشد در زمره این آرا و نظریات محسوب می گردید. این نظریه بجای اینکه
از عبارات مختلف به منظور شناساندن یک چارچوب تحلیلی خاص استفاده بکند واژه" انتقادی" را با
انتقادات خاصی هم پایه دانسته و یکی تلقی می کند.


    هواداران هردو دسته رویکرد های لیبرال و
رادیکال، می توانند خواستار تغییر در رویه های موجود در نظام های جزای و عدالت
کیفری باشند وهم ممکن است در طیفی خاص از مسایل مفهومی و راه بردی با یگدیگر
اشتراک بیابند، مثلا؛ در ارتباط به این مسآله که توزیع نابرابر منابع و امکانات
موجود در جامعه، علٌت زیر بنای وقوع جرم در میان طبقه کارگر می باشد. این نیز در
حالی است که نمی توان وجود تفاوت های اساسی این دو رویکرد را در زمینه های مانند،
ایدءولوژی وهدف­های نهای نادیده گرفت، بلکه باید آنهارا به عنوان عناصری مورد توجه
قرار داد که در هر دو عرصه ای نظر و عمل، پیامدهای مهمی در مباحث جرم شناختی دارد.
مشکل موجود در امر شفاف سازی و نیز وضوح در بهره گیری از عبارت"انتقادی"
بواسطه مبهم شدن مرزهای موجود میان تجزیه و تحلیلها و مداخلات لیبرالی و رادیکالی
است.


   یکی از وجه ممیزات دیدگاه جرم شناسی انتقادی
این است که توجه آن به ساختار قدرت است. ساختارهای که در نگاه جرم شناسان انتقادی،
به شیوه های خاص نهادینه شده و بازتاب انواعی از علایق و منافع اجتماعی است که
دسته های خاصی از مردم را تحت ستم قرارمیدهد. جرم شناسان انتقادی کما بیش با این
نظر موافقند که عملکرد کنونی نظام عدالت کیفری، غیرمنصفانه،سوءگیرانه و بگونه ای
است که گروه های خاص یا طبقاتی خاص را بر دیگران برتری میدهد. بنابراین قاءیلین به
این دیدگاه وظیفه خود را در واقع پرده برداشتن از ماهیت روابط زیربنای قدرت قلمداد
میکنند.و در بسیاری از موارد وظیفه خود میدانند که با وارد شدن به مرحله عمل نظام
جزای کنونی را متحول ساخته و جهت دهی نماید، کانون اصلی انتقاد این دیدگاه، نظرات
ارایه شده در این مورد است که قدرت چگونه در درون قلمرو گسترده دستگاه جزای گرد
آمده وهدایت میشود. در محدوده دیدگاه جرم شناسی انتقادی، مجموعه ای از رویکرد های
متفاوت وجود دارد که روشها، مطالعات تجربی وهمچنین بینشهای نظری متعدد ومتفاوتی را
ارایه کرده است، با این همه به نظر می رسد که بتوان بابررسی و شناخت دو گرایش کلی
موجود در حوزه ادبیات جرم شناسی انتقادی، مقصود از بررسی این دیدگاه را برآورد:


یک)
رویکرد ساختاری که کانون توجه آن پدیده قدرت است؛ آنهم به عنوان موجودیتی که در
درون ساختار های اجتماعی ریشه دوانده و خودرا در چهره کنش نهادها و هم چنین اقدام
های گروه های نفوذ منطقه ای،... جلوه گر می سازد.


دو)
رویکر پسانوین که قدرت را با تکیه برمفهوم زبان و شیوه های بررسی می کند که از
طریق آن، فرایندتولید معرفت، تجارب انسان را شکل میدهد و درهمان حال موجب پدید
آمدن تضاد بر سر معنا می شود. به نظر برخی نویسندگان تفاوت های میان این دو رویکرد
آنقدر زیاد است که باید با آنها به عنوان الگوهای مجزا از انواع تحقیقات اجتماعی
برخوردکرد. محققان دیگری را نیز می توان یافت که در باره شکاف میان این دو دیدگاه
به نتیجه قطعی نرسیده اند.


جرم شناسی ساختار گرا


    این
دیدگاه به شاخه های متعددی تقسیم شده است؛ اما درکل می توان گفت که در آن جرم  برحسب مفهوم ستم تعریف میشود. جرم شناسان
ساختارگرا براین نکته تآکید می نمایند که برخی گروه ها و دسته ها از آسیب پزیری
ویژه ای در برابر ستم برخوردار اند،مثل؛ اعضای طبقه کارگر، زنان، گروهای اقلیتهای
قومی وبومیان.


   کانون تحلیل دیدگاه جرم شناسی ساختار گرا،
هردو دسته جرایم صاحبان قدرت و قشرهای ضعیف جامعه است. به نظر اینان جرم پدیده ای
هم بسته با فرایندهای فراگیر سیاسی و اقتصادی است و در عین حال یاد آور می شود که
این فرایندها، هریک از دو قشر متفاوت صاحبان و فاقدان قدرت را با فشارهای مرتبط
میشود که با موضوع تضمین و حفاظت از قدرت دولت و منافع بخشی خاص، در بافت جهانی
تجارت بین الملل و انحصارگریهای شرکتهای فرامیلیتی همرا است. در خصوص قشرهای فاقد
قدرت نیز علت جرم، پدیده ای به حساب می آید که ریشه در اثر گذاریهای متقابل دو متغییر
زیردارد: پدیده حاشیه نشینی(جداشدن از نهاد های اجتماعی) و فرایند جرم انگاری(یا
مداخله مقامات دولت).


    ساختارگرایان برآنندکه رویاروی با جرمهای
صاحبان قدرت، باتکیه بر پاسخگوی بی قیدو شرط تمامی مقامات دولتی در برابر مردم
میسر می گردد. افزون براین وبه عنوان بخشی از فرایند تعدیل ثروت، آنان بر ضرورت
نوعی واگذاری ثروت از سوی بخش خصوصی به مالکیت دولت تآکید دارند و انجام این مهم
را تحت نظارت اجتماع ممکن می شمرند. این دیدگاه برآنند که نظام جزای باید برنوعی
الگوی قضای احیآگر پایه گذاری شود و نه بر دو مفهوم تلافی و مجازات.این دیدگاه
تآکید دارد که دولت نباید برای رسیدن به هدف ها ومنافع خود، سرکوبگری را پیشه کند.


پسانوگرای(ساخت گرای اجتماعی)


    ایده دیدگاه پسانوگرای یا ساخت گرای اجتماعی
این است که زبان در واقع ساختار اندیشه رامی سازد و این رویکرد زبان را نوعی متغییر
حیاتی مداخله گر در رابطه ای میان مناسبات و نهادهای اجتماعی و هم چنین در تمامی
روشهای شناخت جهان اجتماعی می داند. جرم را با تکیه بر فرایند تولید زبانی و
مناسبات قدرت تعریف میکند. جهان اجتماعی پدیده ایم محسوب میگردد که عملا به واقعیت
جمعی زبان محدود است و به وسیله ای آن ساخته می شود. این دیدگاه علٌت جرم را پدیده
نهفته در خود سلطه زبانی میداند. دراین خصوص ساختگرای اجتماعی برآنند که این سلطه
به شکلهای گوناگون، به جرم انگاری سخن، اندیشه و رفتار ی می پردازد که در برابر
قدرت گفتمان جاری، ایستادگی می کند، آنرا مشروع نمی داند و یا به مخالفت با آن می
پردازد. راه حل این معضل نیز به نظر این محققان عبارت است از ایجاد گفتمان های
جایگزینی که نفوذ زبانهای مسلط را خنثی کند؛ یعنی زبانهای که زندگی جمعیت های
مبتلا شده به احساس بیگانگی( بویژه اعضای اقلیتهای قومی، بومیان، زنان و...) را
نظم داده و انتظام بخشد.


تحولات تاریخی دیدگاه جرم شناسی انتقادی


    دیدگاه جرم شناسی انتقادی بخشی از یک سنت مهم
و مبتنی بر تضاد سیاسی و نزاع را تشکیل میدهد، سنتی که هدف آن، دستیابی به حقوق
اجتماعی و  حقوق بشر و دفاع از آن در درون
انواعی از ساختارهای اجتماعی است که بر تقسیم بندیهای طبقاتی، جنسگرای و نژاد
پرستی مبتنی باشد. ایدءولوژی حاکم بر این دیدگاه آنرا بیش از هر چیز به سنت
سوسیالیسم و تآکید آن سنت بر سه مضمون مناسبات قدرت، تضاد اجتماعی و تغییر شبیه می
سازد؛ یعنی نکاتی که این سنت آنهارا به عنوان پیامدهای نزاع برسر امکانات و منابع،
مورد توجه قرار داده است. هدف این دیدگاه در حقیقت استقرار عدالت اجتماعی و هم
چنین اهمیت برخوردار بودن قشرهای فاقد قدرت از حقوق و اختیارات قانونی است، هرچند
این دیدگاه یک نظریه جدیدی است اما به عنوان یک الگوی نظری خاص در حوزه جرم شناسی
پیوستگی خاصی با هردو رویکرد مارکسیسم و فیمنیسم دارد.


   تحولات اولیه جرم شناسی انتقادی آنهم بطور جدی
در دوران معاصر و در روند کلی نظم و انظباط آنهم با مطرح شدن نظریه برچسپ زنی شروع
شد. در این میانه نویسندگان قلمرو برچسپ زنی که گاهی از آنان بانام نظریه پردازان
جدید کجروی یاد میشود، از جرم به عنوان فرایند اجتماعی سخن می گفتند. این
نویسندگان مدعی بودند که ترکیب شدن دو متغییر برچسپ زنی و قدرت وارد آوردن برچسپ،
تآثیر شگرفی برفرد برچسپ خورده دارد. به همین سبب بود که این دیدگاه عمده توجه
خودرا بر دو محور زیر متمرکز می ساخت: نخست؛ نیروها ونهادهای واکنش اجتماعی و
دیگری اینکه فرایند جرم، چگونه در مرحله عمل در قالیب سلسله اعمالی حرفه ای تحقق
می یابد.


  دربرابر این دسته نویسندگان، منتقدان چپ گرای
نظریه برچسپ زنی معتقد بودند که تحلیل فرایند ها و موقعیت های وارد آمدن برچسپ، به
خودی خود کافی نیست ودرکنار آن، پرداختن به دو محور ذیل نیز ضرورت دارد: یک؛
مطالعه روابط ساختاری قدرت در درون جامعه ودوم؛ نگاه به جرم در بافت روابط
اجتماعی، نهادهای دولتی و اقتصادسیاسی نظام های سرمایه داری پیشرفته.


   درهمین اوضاع و احوال محققان مارکسیست، کارهای
عمده ای را در جهت شناساندن این شالوده علٌی جرم و نشان دادن پیوند میان نهادهای
مسلط جامعه و منافع طبقه حاکم به انجام رساندند. البته دربین این تلاشها، گاهی
میشد گرایشهای خاص را مشاهده کرد که یا می کوشید جنبه ای آماری به جرم بدهد و یا
اینکه صرفا این پدیده را با نگاه اقتصادی بنگرد. به هرصورت واقعیت آن بود که بخش
عمده ای از آثار مارکسیستی، مسایلی از جمله نژادپرستی، جنس گرای،و...را یا درکل
نادیده می گرفت و یا اینکه تبیین کاملی را از آن بدست نمی داد.  این مشکل صرفا مشکل تحلیلی نبود بلکه از نقطه
نظر سیاسی هم موضوعیتی ملوسی داشت.


نمونه های معاصر


    یکی از مختصات جرم شناس انتقادی ارتباط این
نظریه و مداخلات مستقیم آن در بحثهای مربوط به قانون، نظم ونیز نظام عدالت کیفری
می باشد. یکی از نقش های این شاخه ای از فعالیت های جرم شناسانه این بوده است که
برای بحث و مناقشات عمومی یکسری از موضوعات اجتماعی مهمی را مطرح بکنند، برای
نمونه نوشته های جرم شناسان انتقادی دارای نقش اساسی در رابطه با انتقادات مستمر و
در جریان موجود از نظام اداره زندانها و نیز گسترش و تحول خصوصی کردن اعمال مجازات
بوده است. از ویژگی بارز این دیدگاه می توان این را دانست که یکی از معدود دیدگاه
های است که مشخصا به دو مسآله نژادپرستی و جرم پرداخت.


   جرم شناسی راست نو  تمایل دارد که "مقصربودن" را
ناشی از جرم ، فقر و بیکاری به واسطه عملکرد خود اقلیت های خاص قومی بداند. نظریه
های اصلی نظریه برچسپ زنی و نظریه های جمهوری خواه، دارای یکسری دغدغه خاطرهای
مشخص در مورد موضوعات مربوط به نژادپرستی می باشند. با این حال در اینجا اغلب راه
حلها صرفا در قالب هرچه بیشتر عادلانه کردن روند و عملکرد نظام عدالت کیفری و نیز
تاجای که امکان دارد دوری کردن از هرگونه داوری دیده میشود. برخی براین عقیده
هستند که میزان بالای حبس و برخورد با افراد که شامل گروه های خاص اجتماعی می شود
تاحدودی زیادی با تبعیض و استفاده نادرست از حبس و زندان ارتباط دارد. از نقطه نظر
جرم شناسی انتقادی، مسآله عمده عبارت است از نابرابری ساختاری، نابرابری ای که در
بسیاری موارد نیز به سبک وسیاق نژاد پرستانه نهادینه میشود. پژوهشگرانی که در این
زمینه تحقیق کرده اند، نگاه خودرا متوجه موقعیت های ساخته اند که درآن، خود نظام
سرمایه داری فرصتهای را برای تحقق جرم های صاحبان قدرت فراهم می کند.


نقد وبررسی دیدگاه جرم شناسی انتقادی


1.       این دیدگاه از آنجایکه مشترکات زیاد با دیدگاه مارکسیستی
دارد، لذا مشکلات مشابهی را نیز دارد؛ بخصوص اینکه این نظریه دارای مشکل تعریف جرم
می باشد. جرم شناس انتقادی مثل جرم شناسان مارکسیستی جرم را در قالب تعدی و تجاوز
بر یک گروه خاص یا طبقه خاص اجتماعی توسط دولت مردان وقدرتمندان تعریف می نمایند.


2.       برخی اندیشمندان جرم شناسی انتقادی، نظیر بعضی از جرم
شناسان مارکسیست برنگرش ساده انگارانه در باره قدرت تکیته دارد؛ بدین معنا که در
عین پای بندی به این مضمون که برخی افراد از قدرت برخوردار اند و برخی دیگر فاقد
قدرت، هیچ تلاشی جدی ای را برای تحلیل ماهیت قدرت از خود نشان نمی دهند.


نتیجه گیری


    دیدگاه جرم شناسی انتقادی بازتاب دغدغه های
ذهنی افرادی متعدد و متفاوت در بستر جامعه های معاصر است. دربیان کلی می توان گفت
این دیدگاه به حمایت از نوع فلسفه آزادی خواهی بر خواسته که هدف اصلی خویش را
فراهم آوردن مجال مشارکت کامل افراد در جامعه می داند، بدون آنکه عوامل مانند؛
نژاد، قومیت، جنس، طبقه مجال اثر گذاری براین مشارکت بیابد.


   علاوه براین جرم شناسی انتقادی در دغدغه خاطر
هایش موضوعاتی را شامل می شود که با حقوق حیوانات و محیط زیست نیز ارتباط دارد. در
نهایت اینکه این دیدگاه به کاپیتالیسم(سرمایه داری) به عنوان عامل که در ارتقای
حقوق بشر اساسا غیر دوستانه و خصومت آمیز می باشد، نگاه می کند و نیز در صدد پیدا
کردن برنامه های جایگزین اجتماعی و فلسفی می باشد که بتواند انسانهارا به سوی
جامعه ای شامل تر و دربرگیرنده تر رهنمون گردد.


 


تهیه وترتیب
علی دریاب شاداب نظری


 


 


  


 




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/6:: 4:35 عصر     |     () نظر

سلام هستی من
دار و ندار و زندگی من
بی تو دیشب خواب به چشمم حرام بود عزیزکم
همسر و همدم و همنفس من دلم آنقدر برایت تنگ است که نمیدانم چطور باید روز را به شب برسانم
همه امیدم به این است که این روزها به سرعت سپری شود و من دوباره به آغوش تو بازگردم و نفسهای تو را با همه وجودم حس کنم
والایت تا همیشه بیقرارت خواهد ماند .
بیقرار توام




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/6:: 4:1 عصر     |     () نظر
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >