1- قدیما ایفون معمولی بود، می گفتیم کیه؟ طرف می گفت منم!/ الان که تصویری شده هرکی زنگ میزنه ژست میگیره بعد زل میزنه به افق!

2-خیلی دوست دارم یکی بهم بگه: “قدر این روزاتونو بدونید”

بعد بزنم پس گردنش و بگم دقیقا کدوم روزا..؟

نشون بده با دست!

3-“بی سرو صدا ، وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید توو حیاط ؛ معلمتون نیومده” یکی از ناگهانی ترین و سورپرایز کننده ترین جملات دوران مدرسه

4-من نمیدونم این درس خوندن چی داره که تا میری دو کلمه درس بخونی حتی خاطرات دوران مهد کودک اونم با وضوح اچ دی یادِ آدم میاد

5-دوستی می گفت: به مادر زنم میگم چند درصد دعاهات قبول میشه؟ میگه : 50 درصد میگم از کجا فهمیدی؟ میگه: از خدا خواستم دامادم خرپول باشه، دامادم خر هست اما پول نداره!

6-یه وختایی نمیرم دمه یخچال که پیشه من شرمنده نشه … خدا هیچ یخچالی رو شرمنده ی صاحبش نکنه …

7-یه موقعی توی مراسم عقد سکه هدیه میدادن، بعد شد نیم سکه، بعد ربع سکه، بعد این سکه‌های یک گرمی و نیم گرمی «پارسیان» و این چیزا اومد ... عنقریب روزی فرا میرسه که به عروس و داماد فقط بتونیم بگیم آفرین