سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، کسی را که به خانه اش یورش بَرَندو او [در دفاع از خانواده اش [نجنگد، دشمن می دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
کلبه انتظار

نابغه روزنامه‌نگاری ایران به صحنه بر می‌گردد؛ با روزنامه دوست‌داشتنی هم‌میهن‌اش؛
احتمالاً در اوایل آبان‌ماه.

بعد از سال‌ها و ماه‌ها خون‌ دل خوردن در صحنه روزنامه‌نگاری ایران، بالاخره
موعد خبرهای خوب هم از راه رسیده است. خبر خوب اول، این‌که حسین انتظامی، معاونت
مطبوعاتی ارشاد را بر عهده گرفته. البته انتظامی، وسل به آب کر است و بالاخره حرف
و حدیث هم دور و برش کم نبوده و گاف‌هایی هم مخصوصاً در همشهری و امثالهم داده
است، اما به هر حال، جزو مدیران شکم‌سیر ماست که الحمدالله، کارش را بلد است. خوب
است که مدیرانی که به آب کر وصل‌اند، کارشان را حداقل یاد بگیرند که حیف نان
نشوند؛ همان‌طور که حسین انتظامی حیف نان نشد. هرچند که این تعریف و تمجیدها، توجیه‌کننده
گاف‌های او نتواند بود و این‌که بالاخره وی، سوپاپ اطمینان حکومت محسوب می‌شود؛
هرچقدر هم که کاردرست باشد؛ که این اتفاق، با شأن منتقدانه – و نه الزاماً کینه‌توزانه-
روزنامه‌نگاری در تضاد است که بالاخره خودشان باید این تضاد را حل و فصل کنند.




خبر خوب دوم، ورود محمد قوچانی است به عرصه روزنامه‌نگاری. البته مهرنامه و
آسمان هم بوده است، اما قوچانی، مرد روزنامه‌ها است. این، برای روزنامه‌نگاری
ایران یک فاجعه بود که نوابغی چون قوچانی، کنج‌نشین باشند و آقازاده‌ها و فرزندان
مدیران متوسط و ارشد و نماینده‌های مجلس و شهردار و دلالان ریز و درشت و خلاصه هر
کسی که رانتی و رابطه‌ای تعریف ناشده‌ای داشته، بالای سر روزنامه‌ها و مجله‌ها
باشند. خوشحالم که قوچانی نیز به صحنه روزنامه‌ها 
برگشت. وجود و حضور هر روزنامه‌نگار کاردرست، یک قدم به عقب راندن آقازاده‌ها
و متصل‌ها و جاهلان صحنه روزنامه‌نگاری است. تبریک می‌گویم محمد آقا. 




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/4:: 5:21 عصر     |     () نظر