سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فرزند مرده تواند خفت ، و مال ربوده دیده بر هم نتواند نهفت . [ و معنى آن این است که او بر کشته شدن فرزند شکیبایى دارد و بر ربوده شدن مال طاقت نیارد . ] [نهج البلاغه]
کلبه انتظار


هنوز همان نقطه ام گیج و مبهوت در کران بی انتهای وسعت صدایت

به امید پریدن و رها شدن هرچه زودتر همگی پرندگان پای بند شده

+ به فریدون فروغی بزرگ مرد قابل احترام





کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/13:: 5:6 عصر     |     () نظر



امروز سوار تاکس? شدم،

موقع? که راننده م?خواس بق?ه پول رو بده صَد تومن

نداشت

گفت به جاش در رو محکم ببند :|





کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/13:: 4:32 عصر     |     () نظر



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/13:: 4:4 عصر     |     () نظر

دارم فکر میکنم... کسی که با رفتنش خوشبختی رو ازت می گیره چه جوری می
تونه بهت بگه روزی هزار باربرات ارزوی خوشبختی می کنم




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/13:: 3:33 عصر     |     () نظر

ببینمت...

گونه هایت خیس است...


باز با این رفیق نابابت...

اسمش چه بود؟

هان!

باران...

باز با باران قدم زدی؟

هزار بار گفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها..

همدم خوبی نیست برای درد ها...

فقط دلتنگی هایت را خیس و خیس و خیس تر میکند.....


روزهای بارونی رو خیلی دوست دارم..

معلوم نمیشه منتظر تاکسی هستی یا آواره خیابون ها.....

بخار توی هوا مال سرماست یا دود سیگار....

روی گونه هات اشکه یا دونه های بارون.....

بارون....بارون.....بارون


دیشب با خدا دعوایم شد...

باهم قهر کردیم....

فکر کردم دیگر مرادوست ندارد....

رفتم گوشه ای نشستم چند قطره ای اشک ریختم...

خوابم برد....

صبح که بیدارشدم مادرم گفت:

«نمیدانی از دیشب تا صبح که بارانی می آمد...»



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا 92/7/13:: 3:7 عصر     |     () نظر
<   <<   46   47   48   49   50   >>   >