دانلود جلسات درس مکانیک کوانتومی دانشگاه شریف
دانلود: جلسه دوم مروری بر فیزیک کلاسیک(ادامه)
کلمات کلیدی:
یه کسی هست که همیشه هواتو داشته تو همه ی سختی ها ودرد های زندگی بوده و هست خدا هست در درون تو خدا هر جا نایا فتنی است
کلمات کلیدی:
تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است / ذات بد نیکو نگردد گر چه بنیادش بد است
گرچه میدانم نمی آئی ولی هردم زشوق / سوی در می آیم و هر سو نگاهی می کنم
خنده ام می بینی و از گریه دل غافلی / خانه ما از درون ابر است و بیرون آفتاب
چنان در قید مهرت پای بندم / که گوئی آهوئی سر در کمندم
هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
آسمان در کشتی عمرم کند دائم دو کار / وقت شادی بادبانی وقت اندوه لنگری
من از چشمان خویش آموختم رسم محبت را / که هر عضوی به درد آید به جایش دیده می گرید
اشک را گفتم چرا می ریزی ای دیوانه گفت / روزن امیدی از این گوشه پیدا کرده ام
در حسن دو چیز است بلای دل و دیده / چشم سیه و گوشه ی ابروی کشیده
موی سپید را فلکم رایگان نداد / این رشته را به نقد جوانی خریده ام
پشه از شب زنده داری خون مردم می مکد / زینهار اندیشه کن از مردم شب زنده دار
مرا به سبزی دیدار خویش مهمان کن/ که بند بند وجودم اسیر پائیز است
زاحمد تا احد یک میم فرق است / همه عالم در این یک میم غرق است
اگر از کمند عشقت بروم کجا گریزم/ که خلاص بی تو بند است و حیات بی تو زندان
چه خوش صید دلمکردی بنازم چشم مستت را / که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمی گیرد
پیوسته است سلسله موجها به هم / خود را شکست آن که دل ما شکسته است
خسرو از بس خواب شیرین دیده است/ پلک های او به هم چسبیده است
چوب را چون بشکنی گوید تراق / این تراق از بهر چیست بهر فراق
عقل پرسید که دشوارتر از مردن چیست؟ / عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است
یک عمر گنه کردم و شرمنده که در حشر / شایان گذشت تو مرا نیست گناهی
درشیون جنین گه زادن تاملیست / پیداست متن نامه ز عنوان زندگی
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت / نا خلف باشم اگر من به جوئی نفروشم
من از بیقدری خار سر دیوار دانستم که ناکس کس نمی گردد از این بالا نشینی ها
تو گرانمایه ترین تصویری / من اگر قاب تو باشم کافیست
گرگ اجل یکایک از این گله می برد / این گله را ببین که چه آسوده می چرد
زندگی زیباست ای زیبا پسند / زیبه اندیشان به زیبائی رسند
همه عیب خلق گفتن نه مروت است و مردی / نگهی به خویشتن کن که تو هم گناه کردی
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد / بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد
جوانی کجائی که یادت به خیر / به پیری رسیدیم در این کهنه دیر
پیکر تراش پیرم و با تیشه خیال/ یک شب تو را ز مرمر شعر افریده ام
دانی که چرا راز نهان با تو نگویم / طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
گر هنری داری و هفتاد عیب / دوست نبیند مگر آن یک هنر
اندازه نگه دار که اندازه نکوست/ هم لایق دشمن است و هم لایق دوست
از آن خوانند آرش را کمانگیر / که از ساری به مرو انداخت یک تیر
اگر از شوق پریدن شده ای بی تب و تاب / پر پرواز کتاب است کتاب است کتاب
بسیار زدلتنگی خود غنچه غمین است / غافل که شکفتن نفس باز پسین است
بر درخت زنده بی برگی چه غم / وای بر احوال برگ بی درخت
گفتی شتاب رفتن من از برای توست / آهسته تر برو که دلم زیر پای توست
تو را برای وفای تو دوست میدارم / وگرنه دلبر پیمان شکن فراوان است
زلیخا گفتن و یوسف شنیدن / شنیدن کی بود مانند دیدن
زلیخا مرد از این حسرت که یوسف گشت زندانی / چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
در این درگه که گه گه که که و که که شود ناگه / مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه
گر بر سر آنی که زما چهره بپوشی گیسو به رخ افکن که نقابی به از این نیست
آسمان بوی اجابت می دهد بس که قندیل دعا آویخته است
به دل نقش خیال خفتنش بر سینه چون بندم ؟ تپیدن های دل ترسم کند از خواب بیدارش
لبخند تو را چند صباحیست ندیدم یک بار دگر خانه ات آباد بگو سیب
بگذشته و آینده دریغ و هوس است عمری که شنیده ای همین یک نفس است
مرو راهی که پایت را ببندند مکن کاری که هوشیاران بخندند
دلم پر آتش و چشمم پر آب شد هر دو دو خانه وقف تو کردم خراب شد هر دو
قاصد ادای نامه تواند نه عرض شوق حیف از زبان که بال کبوتر نمی شود
نمی گویم فراموشم مکن گاهی به یاد آور رفیقی را که می دانی نخواهی رفت از یادش
تو باز حسن پراندی و من کبوتر دل کبوتری که رود سوی باز ناید باز
این که دائم می کشم با خود نپنداری تن است گور گردان است و در آن آرزوهای من است
گویند مردمان غم دیوانگان خورند / دیوانه هم شدیم و غم ما کسی نخورد
شمع را باید از این خانه برون بردن و کشتن / تا که همسایه ندان که تو در خانه مائی
کلمات کلیدی:
مام جمعه داورزن با تبریک روز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت
فاطمه (س) گفت :پدران و مادران از پیشنهاد مهریه های سنگین برای جوانان
خودداری کنند.
کلمات کلیدی: