چرا باید نماز بخوانیم؟
پاسخ: عبادت، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعی لطف و رحمت و راهنمایی است که ما را به کمال می رساند; مثلا وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر می کنند، به خاطر خود فرزند است و سعادت او را می خواهند و این امر از روی محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازی ندارند.
خداوند متعال در قرآن می فرماید: «أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِی; (طه، 14) نماز را بر پادار تا به یاد من باشی.» و یاد خدا مایه اطمینان و آرامش دل هاست: «أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَـئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد، 28) و در سوره طه آیه 124 می فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَـمَةِ أَعْمَی; هر که از یاد من روی بگرداند، در حقیقت، زندگی سختی خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور می کنیم.»
نماز، عامل بازدارنده مهمّی در جلوگیری از منکرات و بدکاری هاست: «إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَرِ»(عنکبوت،45)
در حدیثی آمده است که: «نقش نمازهای پنجگانه برای امت من همانند نهر آب زلالی است که از مقابل خانه آنان می گذرد، اگر کسی روزانه پنج بار در این نهر شستشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگی و پلیدی خواهد ماند؟!»
و در حدیثی دیگر امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «هنگامی که نمازگزار به سمت قبله برای نماز می ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه می کند.»
نماز روزانه انسان اظهار تشکر و سپاس دائمی او از این همه نعمت ها و خوبی هایی است که خداوند به انسان داده است، و نیز ثناگویی و تمجید انسان از این همه زیبایی و عظمت است که خداوند متعال دارد. هیچ کس برای تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمی کند، امّا اگر زیبایی را نبینی، نابینایت می شمرند و اگر ببینی و واکنش نشان ندهی و ستایش نکنی سرزنشت می کنند که چرا ذوق و احساس نداری و چقدر بددلی!
و البته شیوه ستایش بزرگان و بلکه هر شخص و گروهی ویژه خود آنهاست. سلام دادن یک نظامی به فرمانده خود و سلام یک فرزند به پدر و مادر و سلام یک دوست به دوست خود باید متناسب شأن و مقام آنان باشد. پس ستایش به درگاه خدا و تمجید از کمال و جمال او نیز در صورت نماز جلوه نموده است.
و باز در مضمون بعضی از احادیث آمده است که: «انسان در حال نماز با خدای خود نجوا و گفتگو می کند و اگر انسان لذت این گفتگو را بچشد هیچگاه از حال نماز خارج نمی شود.»
راستی چقدر لذتبخش است با خدای جهان آفرین به گفتگو و مناجات پرداختن! یعنی روحی به عظمت تمام هستی یافتن و با خدای هستی هم سخن شدن!
از طرفی باید توجه داشت حضرت حق خود در قرآن به نماز اهمیت فراوانی داده است.
توجّه و اهمیت فراوان قرآن و روایات به نماز، از جهت، آثار، برکات و فواید دنیوی و اخروی آن است که به برخی از آن ها اشاره می شود.
1. نماز یاد خدا است و یاد خدا مایه آرامش دل ها است. (طه، 14 ـ رعد، 28)
2. نماز آدمی را از فحشاء و منکرات باز می دارد. (عنکبوت، 45)
3. نماز به آدمی نیرو می بخشد. (بقره، 45)
4. نماز خودبینی و کبر را در هم می شکند. (بقره، 45)
5. نماز خردکننده شیاطین است. برای همین، شیاطین همواره می خواهند انسان را از نماز دور کنند. (مائده، 91)
6. نماز نشانه ایمان است. (انفال، 3)
7. نماز ستون دین است، هر کس نمازش را ترک کند، دینش را خراب کرده است.
8. ترک نماز موجب داخل شدن در آتش است. (مدثر، 40ـ43)
و ... .
دوست عزیز! لازم است توجه داشته باشید اگر قبلا با برخی از این استدلال ها برخورد داشته اید; نمی تواند دلیل ضعیف بودن آن ها باشد.
نکته دیگر این که نماز در همه ادیان الهی وجود داشته است و در واقع ارتباط ذره ای ناچیز با آفریننده و مدیر همه جهان هستی است با یک سری الفاظ و حرکات مشخص، در وقت هایی معین; در واقع این نماز هر چند به ظاهر تکراری است، ولی مانند بالا رفتن از پلکان نردبانی است که هر پله آن، درجه و مرحله ای انسان را به خدایش نزدیک تر می کند.
کلمات کلیدی:
یکی ازتفریحات ناسالمی ک دارم اینه ک;
هروخت میرم شهربازی چن تا پیچ ومهره باخودم میبرم, هروسیله ای ک سوارمیشیم, به بغل دستیم ک اصولا ادم ترسوایه میگم;
این دیگه ازکجابازشده!!؟؟ الان ب فنامیریم:)))))
حالاشماخودتون قیافه طرف مقابلموفرض کنید!!!!
اینو قبلا گذاشته بودم؟؟؟؟؟:|
کلمات کلیدی:
حس میکنم جوونیم داره حروم میشه، جوونی نمیکنم
حیفه، با این وضع بعدانا حرص از دست دادنشو میخورم
ولی خب اینو میدونم ولی نمیدونم چیکار باید بکنم !
ملت جَوّ شون آنه ولی من جوآف !
کلمات کلیدی:
میترا یکی از بستگان دور ودوستان نزدیک من است.دندانپزشکی که چند سالی از من بزرگتر است.همسرش مهندس عمران است وباز نشسته. 22 سال قبل ،دختر دو سه ماه ای را از طریق پرورشگاه وطی مراحل قانونی ،به فرزندی پذیرفتند .این دختر بچه از کودکی بسیار لجباز بود ونرمش بیش از اندازه میترا اوضاع را خرابتر میکرد.
از سن 12 سالگی ،عاشق شدن این دختر شروع شده .با کمک معلمهای خصوصی که از اول ابتدایی داشته،با هزار مشکل دیپلم گرفته وبه برکت دانشگاهای متعدد وارد دانشگاه شده.اما بعد از گذشت 4 سال دو بار انتقالی گرفته ،چند ماهی با صرف هزینه سنگین در هندوستان وارد کلاسهای زبان شده وبی نتیجه رها کرده و دو باره به ایران برگشته.رفتارش در خانه بسیار آزار دهنده است.کلماتی مثل خفه شو وگمشو از حرفهای عادی ایشان نسبت به والدینش است.تا بحال به چندین روانشناس و مشاور و روانپزشک مراجعه کردهاند که بی فایده بوده.تشخیص بعضی بیش فعالی و عده دیگر ،اختلال شخصیت دو قطبی بوده وعده ای او را صرفا بی تربیت میدانند.بارها بخاطر رفتار تهدید آمیز وهل دادن وبیرون کردن والدینش با پلیس تماس گرفته اند.همینطور با اورژانس اجتمایی.حالا دوسه سال است دوست پسری پیدا کرده که اغلب وسایل شخصی مثل لب تاب و گوشی و زینت آلات را بخاط تامین مخارج ایشان فروخته و شبانه روزش را با این پسر میگذراند.والدینش تصمیم گرفته اند او را مجددا به بهزیستی تحویل دهند اما جواب درستی نگرفته اند ویکی از وکلا به آنها گفته که در اینصورت باید یک سوم اموالشان را به این دختر ببخشند که مبلغ قابل توجهی هست.وشاید منظور مهرنوش(دختر خوانده میترا ) هم همین باشدکه در مدت چند ماه این پول را مصرف کند ودو باره دردسری برای خانواده اش باشد. از روانشناسان و مشاوران حقوقی ووکلا تقاضا میکنم اگر راه حلی به نظرشان میرسد پیشنهاد بدهند.البته از خواندن نظر بقیه هم خوشحال میشوم.
کلمات کلیدی: